به گزارش نبض بورس، حسن حسین نیا کارشناس بازار سرمایه | این روزهای بسیاری از سهامداران این پرسش را مطرح می کنند که سهام دلاری بخریم یا ریالی؟ در این مطلب سعی شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود.
به سهام شرکتهای صادراتمحور، سهام دلاری گفته میشود. این شرکتها به ریال هزینه میکنند و درآمدشان به دلار است.
چون محصولات آنها در داخل کشور تولید میشود، بنابراین هزینه آب، برق، دستمزد، مواد اولیه و... به ریال محاسبه میشود و معمولا پایین است اما درآمدشان به دلار است، چون محصولات خود را به کشورهای خارجی میفروشند و در ازای آن معمولا دلار دریافت میکنند. پس اگر قیمت دلار افزایش یا کاهش یابد، میتواند بر قیمت سهام این شرکتها نیز تاثیر داشته باشد.
شرکتهای صادرات محور، هر شرکتی که به نوعی با شرکتهای خارجی تعامل دارد و مواد اولیه یا محصولات نهایی را به خارج از کشور ارسال میکند، میتواند جزو سهمهای دلاری محسوب شود.
صنایع معدنی، فلزی، پالایشی و پتروشیمی صادراتمحور هستند، بنابراین به سهام شرکتهای فعال در این صنایع سهام دلاری گفته میشود. شرکتهایی مثل پتروشیمی زاگرس، فولاد خوزستان، صنایع شیمیایی ایران، نفت و گاز پارسیان و... نمونهای از شرکتهای صادراتمحور هستند.
در واقع تغییرات قیمت دلار باعث ایجاد تغییر در صورتهای مالی شرکتها میشود و در نتیجه بر سودآوری شرکتها تاثیر میگذارد.
۱. تنش سیاسی
۲. مشکلات اقتصادی و وجود اختلال در سیستم ارزی کشور
۳. نوسانهای شدید در نرخ کالاهای جهانی (مثل کامودیتیها)
۴. برنامههای اعلامی از طرف بانکهای مرکزی اقتصادهای بزرگ دنیا که میتواند باعث تکانههای مثبت در نرخ کالاها شود
۵. سایر شرایط موثر در رشد نرخ کالاها در سطح جهانی و عوامل موثر در برابری ارزها به نفع دلار
شرایط تنش سیاسی و بد اقتصادی مثل تحریم بر تغییرات قیمت دلار تاثیر میگذارد؛ بنابراین سرمایهگذاری در شرکتهای صادراتمحور منطقیتر است.
آنچه گفته شد شرایط لازم بود، ولی شرط کافی نیست، برای تاثیرپذیری مثبت سهام شرکتهای دلاری باید نرخهای جهانی و همچنین تسهیم به نسبت میزان فروش داخلی و خارجی هم بررسی گردد، یعنی اگر دلار رشد کند، ولی نرخهای جهانی صنایعی مثل مس، فولاد، روی و ... کاهش یابد لزوما به معنی رشد سودآوری این شرکتها نخواهد بود.
برای مثل دیگر میتوان به قانون گذاریهای مرتبط هم اشاره کرد، احتمال دارد رشد نرخ ارز با قوانین محدودکننده صادرات و الزام شرکتها به فروش داخلی یا فروش بخشی از تولید شرکتها در داخل کشور همراه و همزمان باشد.
نکته مهم دیگر در تاثیرگذاری دلار بر صنایع مختلف میتوان به ارزش روز داراییهای شرکتها و به ویژه قسمتی که وارداتی و یا مرتبط با تامین دلار میباشد اشاره کرد، همچنین در اقتصاد تورمی کشور ما توجه به مقوله ارزش جایگزینی داراییهای شرکت اهمیت خاصی در فاصلههای زمانی چند ساله پیدا میکند، برای مثال خط تولید شرکتهای فولادی و سیمانی و پتروشیمی و ... که نرخ تسعیر ارز لازم برای نوسازی و یا جایگزینی برای آنها میتواند در کاهش یا ارزش افزایش ارزشمندی سهام شرکتها تاثیر گذار باشد.
به صنایعی میگویند که بازار هدفشان داخل کشور است. یعنی به ریال درآمد دارند و البته بخشی از هزینههایشان میتواند به دلار هم باشد.
مواد اولیه این شرکت ها می تواند از داخل و یا حتی از خارج کشور وارد شود در صورت خرید مواد اولیه از خارج کشور، جهت تامین ارز لازم، این شرکتها بایستی ارز را از بازار آزاد خریداری کنند و یا ارز مورد نیاز را از دولت خریداری نمایند. به همین دلیل افزایش نرخ ارز موجب افزایش هزینه این شرکتها و یا کاهش سودآوری آنها میگردد.
افزایش نرخ دلار میتواند بر صنایعی که به صنایع ریالی یا غیردلاری معروف هستند، تاثیر منفی بگذارد. تنها در شرایطی این تاثیر منفی میتواند کنترل و یا جبران شود که این شرکتها بتوانند موافقت نهادهای مربوطه را برای افزایش نرخ فروش محصولات خود در داخل کشور اخذ نمایند که این امر در شرایط عادی و یا تورمی امکان پذیر و در شرایط رکودی و خاص مقدور نخواهد بود و صورتهای مالی شرکت را با کاهش بهره وری و سود و حتی احیانا زیان همراه خواهد ساخت.
مثال بارز شرکتهای ریالی که با افزایش نرخ ارز از جهات مختلف با افزایش هزینه مواجه می گردند، صنعت خودروسازی میباشد. با توجه به تامین قسمتی از قطعات از خارج از کشور و همچنین رشد نرخ مواد اولیه آلیاژی و فولادی که متاثر از رشد نرخ دلار، بهای تمام شده را برای تولید خودرو افزایش میدهد، اما برای افزایش نرخ محصولات این شرکتها باید موافقت نهادهای ذیربط را جلب نمایند!
همچنین صنعت غذایی در برخی تولیدات مانند استحصال روغن و شکر و نهادههای دامی نیز شرایط مشابه را دارند.